ای همیشه خوب
در زلال لطف بیکران تو
می برد مرا به هر کجا که میل اوست
موج دیدگان مهربان تو
زیر بال مرغکان خنده هات
زیر آفتاب داغ بوسه هات
ای زلال پاک
جرعه جرعه می کشم تو را به کام خویش
تا که پر شود تمام جان من زجان تو
ای همیشه خوب
ای همیشه آشنا
هر طرف که میکنم نگاه
تا همه کرانه های دور
عطر و خنده و ترانه می کند شنا
در میان بازوان تو
ماهی تشنه ام
ای زلال تابناک
یک نفس اگر مرا به حال خود رها کنی
ماهی تو جان سپرده روی خاک
زنده یاد فریدون مشیری
+ نوشته شده در پنجشنبه ششم مرداد ۱۳۹۰ ساعت 0:18 توسط ف -الف
|